آخرت

دنیا چه قدر زود گذره

آخرت

دنیا چه قدر زود گذره

قهرمانان جنگ درون

به طور معمول انسان های موفق در جهان خارج آنهایی هستند که در مدیریت درونشان به موفقیت دست یافته اند و پیروز جنگ بیرونی کسی است که قبلا در جنگ با درون خود به پیروزی رسیده است. و در مقابل آنها که نتوانسته اند خود را مدیریت کنند،از کنترل و هدایت عوامل بیرونی نیز باز مانده اند.در مدیریت استعدادها و توانمندی ها مرحله اول شناخت عوامل موفقیت و نیز نقاط ضعف انسان است و مرحله بعدی پی ریزی راهکارهای عملیاتی برای رسیدن به این هدف و نیز یافتن راه های برای حذف عوامل مزاحم و تقویت نقاط ضعف.
        در نگاه دین آنها که برای موفقیت همه جانبه خود تلاش می کنند مجاهد و رزمنده نامیده می شوند چه آنها که در مصاف با درون خویشند و چه آنها که با موانع خارجی در حال مبارزه اند.آنها که اهل مبارزه نیستند مجبورند به آنچه دیگران برایشان آماده می کنند تن بدهند و طبعا کم نیستند آنها که برای رسیدن به خواسته هایشان برای انسان ها نسخه می پیچند و ایشان را اهل برنامه می کنند.
        تا وقتی مبارزه نباشد پیروزیی در کار نخواهند بود و کسى که از این میدان پیروز و سر بلند بیرون نیاید، به موقیت نائل نمى‏شود بلکه از بازندگان عرصه تجارت خواهد بود.حتی گاهی مبارزه با درون از مبارزه با بیرون مهمتر و تاثیرگذار تر است چرا که شاید بتوان از عوامل بیرونی فرار کرد و فضا را تغییر داد اما منِ انسان چیزی است که نمی توان از او فرار کرد مگر این که او را با خدای خویش معامله کنی.
        در دنیای پیرامونمان شاهد افراد بیشماری هستیم که در مصاف با عوامل بیرونی موفقیتی نسبی به دست آورده اند اما در برابر خواسته های درونشان همچون کودکی 5 ساله درگیرند و گاهی هم بد زمین می خورند. و نکته جالب قضیه این است که تا وقتی برنامه ای برای مدیریت درون نداشته باشیم به همان شیطنت و خودخواهی و سرکشی بدوی خود باقی خواهد ماند؛حتی اگر مراحل بالای سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و علمی را هم طی کرده باشیم.
        در نگاه دینی مجموعه عواملی که باعث موفقیت انسان می شود فضیلت و آنچه مانع موفقیت و بلکه باعث شکست و انحطاط او می شود رذائل تعریف می شود. اما طبیعتا برای کسب فضیلت و دوری از رذائل در مرحله اول نیازمند شناخت و جداکردن این دو از هم هستیم. عمده مشکلی که در عصر آهن و سیمان داریم شباهت زیاد فضائل و رذائل به هم در نگاه ابتدایی است...



منابع:
        اصول کافی , ج 1, کتاب العقل والجهل
        نهج‏البلاغه/حکمت/ 237
        اصول کافی ج 5 کتاب الجهاد باب وجوه الجهاد